کد مطلب:119272 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:168

ولای مرتضی











دم به دم، دم از ولای مرتضی باید زدن
دست دل در دامن آل عبا باید زدن


نقش حب خاندان بر لوح جان باید نگاشت
مهر مهر حیدری بر دل چو ما باید زدن


دم مزن با هر كه او بیگانه باشد از علی
ور نفس خواهی زدن با آشنا باید زدن


رو به روی دوستان مرتضی باید نهاد
مدعی را تیغ غیرت بر قفا باید زدن


در دو عالم چارده معصوم را باید گزید
پنج نوبت بر در دولتسرا باید زدن


پیشوایی بایدت جستن ز اولاد رسول
پس قدم مردانه در راه خدا باید زدن


هر درختی كو ندارد میوه ی حب علی
اصل و فرعش چون قلم سر تا به پا باید زدن


دوستان خاندان را دوست باید داشت دوست
بعد از آن دم از وفای مصطفی باید زدن


بی ولای آن ولی لاف از ولایت می زنی
لاف را باید بدانی كز كجا باید زدن


ما لوایی از ولای آن امام افراشتیم
طبل را زیر گلیم آخر چرا باید زدن؟!


بر در شهر ولایت، خانه ای باید گرفت
خیمه در دارالسلام اولیا باید زدن


از زبان نعمه الله منقبت باید شنید
بر كف نعلین سید بوسه ها باید زدن[1].


«شاه نعمت الله ولی»

[صفحه 259]


صفحه 259.








    1. دیوان شاه نعمت الله ولی، چاپ محمد عباسی.